حدودا از 2 ماه پیش تا الآن وقتی همت میکنم و از خونه میزنم بیرون نصف اون زمان بیرون بودنم رو دارم راه میرم، نمیدونم چه حکمتیه واقعا!
علاوه بر خنگ بودن باید حواس پرتی رو هم به لیست صفاتم اضافه کنم، چرا؟ الان میگم علت رو.
شما در نظر بگیرین که والده ی گرامی دیشب برای من کروکی کشیدن که امروز هنگام برگشتن به خونه گم نشم، اما از اونجایی که من خیلی حواس پرتم آخر هم گم شدم.البته نمیشه اسمشو گم شدن گذاشت ولی خب اگه عقلم نمی‌رسید و نگاه به تابلو ها نمیکردم قطعا گم میشدم(جا داره بگم خدا پدر اون کسی که گوگل مپ رو درست کرد بیامرزه).
حدود 20 دقیقه من سرمو انداخته بودم پایین و داشتم راه میرفتم برا خودم و کاملا هم از خودم و راهی که داشتم میرفتم مطمئن بودم،بعد یهو نگاه به تابلو ها کردم دیدم ای دل غافل دارم میرسم به ته شهر، بی اغراق.
دوباره دور زدم همون مسیری که اومده بودم رو برگشتم و رسیدم به مکان اولیه ام. دست به دامن گوگل مپ شدم و طبق اون پیش رفتم تا ببینم به کجا میرسم
45 دقیقه با سرعت متوسط رو به بالا داشتم راه میرفتم که رسیدم به مترو،خیلی خجسته و خوشحال رفتم توکن بگیرم که مسئول اونجا گفت با کارت توکن نمیدیم و فقط پول نقد، خب شاید یه نفر رو به موت باشه و به هیچ گونه دستگاه خودپردازی دسترسی نداشته باشه، آیا این کار درستیست؟
دوباره هلک و هلک رفتم بالا، 20 دقیقه دیگه هم راهپیمایی کردم تا رسیدم به ایستگاه اتوبوس و با اتوبوس برگشتم خونه :|
شاید بگین چرا خب اسنپ یا تپسی نگرفتی،چون صبح با اسنپ رفته بودم و اگه برا برگشتن هم میخواستم با اسنپ برگردم حس یک عدد سیب زمینی تنبل بهم دست میداد و هنوز آمادگی اینو ندارم که سیب زمینی شدن رو به کارنامه ی ویژگی های منحصر به فردم(!) اضافه کنم.
به طور خلاصه بخوام بگم بهتون: ( هلاک شدم‌)  با همین شدت و غلظت.

نتیجه ی اخلاقی و اجتماعی : همیشه پول نقد به همراه خود داشته باشید شاید یهو افتادین مردین‌(خدای نکرده، دور از جون و بلا به دور البته) یکی باید یه جوری برسونتتون بیمارستان یا نه. 

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها