چه فعل و انفعالاتی میتونه تو مغز یه نفر رخ بده که بعد از یکسال زنگ بزنه و التماس کنه که بیا بریم بیرون. اونم وقتی که خودش بوده که تصمیم گرفته دوستیتون تموم شه:| (دوست صمیمیم بود!)
و وقتی باهاش میری بیرون هیچگونه صحبتی نمیکنه.یه پاکت کامل سیگار میکشه با 3 تا فنجون قهوه.و بعد میگه اره من میخوام امشب خودمو بکشم. تو هم سعی نمیکنی منصرفش کنی و کاملا خنثی نگاش میکنی فقط.
الان 3 روز از اون جریان گذشته و هنوز زندس :| این آدم اگه جوگیر نیست چیه؟!
درباره این سایت